ترانه فوق العاده زیبای "شليك" با صدای روزبه بماني

گنجشک ترین آدم عالم شده بودم  او دغدغه اش بود مرا باز بگیرد

حرصش که در آمد بدنم خون جگر شد  من سیب شدم بلکه مرا  گاز بگیرد

می آمد و میدید مرا مثل دو تا دوست  من باب دلش یک سره نزدیک نمیکرد

بر جوخه ی اعدام من بی همه چیزش  می آمد و پا میشد و شلیک نمیکرد

دیوونتم با اینکه  فهمیدم یه عمره  این رابطه از سمت تو عاشق نداره

انقدر نگو احساست از دیوونگیته احساس  اسمش روشه چون منطق نداره

من آرزویی غیر احساست ندارم از  بس که رویامو بهت نزدیک کردم

يكبار که دنبال ردت رفته بودم من به خودم از پشت سر شلیک کردم

حال من حال اون آدم زخمیه که خودش دیده  زخمش چقدر کاریه اما جایی نمیره

خوش نشسته بميره

من بمیرم بمونم تهش  عاشقم بی تو این حسم  این عشقم این منطقم تا تو باشی همینم

میری ببینی جاتو با کی میشه  پر کرد با اینکه این دوری  تحمل کردنی نیست

تو انقدر بودی کنار من بفهمی جای  کسی با هیچ کس پر کردنی نیست